! . . . خبرهای یک خبرنگار قرمز . . . !
بازم ردپای تو ...
تو دنیای آرزوهای من ...
اگه تو رو نداشتم الان خیلی چیزارم نداشتم ...
من با تو، تو این 2 سال دوستای جدید پیدا کردم ...
دکتر، بابای سرخمونو دیدم ...
و حالا ...
حالا من با کمک تو به یه آرزوی دیگم رسیدم ...
امیدوارم بتونم خوبیاتو جبران کنم...!
از ته دل واسه بر آورده شدن آرزوهات دعا میکنم ...
مثل همیشه.........
ممنونتم زهرا (ناهید) ...
***************************
این آرزوی بزرگی که ازش نوشتم خبرنگاری بود ...
بله! بلاخره منم به جرگه ی خبرنگاران زحمتکش این مملکت پیوستم!!
کار کردن تو دفتر ایسنا تو اون فضای صمیمی واقعا لذت بخشه ...
اونجا بودن به قول زهرا بمب انرژیه!!
وقتی جناب دبیر سرویس (ورزشی) پیرینت اولین کارمو که رو سایت رفته بود بهم داد از خوشحالی.... دلم قنج میرفت!!!
البته آبروداری کردمو فقط ازش تشکر کردم!!
این روزا روزای قشنگیه برام ...
امیدوارم همیشه همین قدر با عشق کار کنم...
********************************
ای فریاد رس همه ؛
چه بیراهه میروند آنان که جز تو فریاد رس می جویند ...
و چه بی جوابند آنان که غیر تو را صدا می زنند ...
فریاد از همه ی فریاد رسان ...
خودت به فریادمان برس ...
*******************************
..... آپ بعدیم قرمزه قرمزه .....
قرمزی که خیلی وقته ننوشتم ازش