! . . . خبرهای یک خبرنگار قرمز . . . !
گر بدین سان زیست باید پست
من چه بی شرمم اگر فانوس عمرم را به رسوایی نیاویزم
بر بلند کاج خشک کوچه ی بن بست
گر بدین سان زیست باید پاک
من چه ناپاکم اگر ننشانم از ایمان خود چون کوه
یادگاری جاودانه برتر از بی بقای خاک
=============================
بازم تابستون شد و طبق معمول هرسال با خانواده باید راهی دیار خودمون بشیم
یه مسافرت 15 روزه به مرکز ایران
من زیاد علاقه ای به رفتن ندارم،اما باید برم
(خوب هرکسی تو خونه و اطاق خودش با وسایل خودش راحت تره دیگه!!!)
قبل از رفتن یادم نره بگم که فردا تولد ناهید عزیز منه...
ناهیدی که خودشم میدونه که واسه دل من چقدر می ارزه
ناهید واسه من بیشتر از یه دوسته ، تولدت مبارک ناهید من...
امیدوارم غمای دل سرخ و مهربونت زود زود تبدیل به شادی بشه...
=============================
ای مقصد سلوک های پنهان ؛
هر راه که به تو نینجامد گمراهی است و هر سفر که به تو منتهی نشود ، آوارگی
هیچ رهروی بی مدد تو راه نمی رود و هیچ سالکی بی عنایت تو به مقصد نمی رسد
راه تو آن خوشتر که بی هیاهو و جنجال پیموده شود
پس ای خدا مدد...