! . . . خبرهای یک خبرنگار قرمز . . . !
ماهی کوچولوی منو کی دیده؟؟؟
کزت...
ماهی خوشگل من...
از تابستون که رفتیم مسافرت تا امروز گم شده ...
وقتی میرفتیم گذاشتمش خونه ی همسایه ، گلدون آبجی خانومم بود ولی حالا...
گلدون سبز و خوشگل آبجی ، حالا دیگه فقط دوتا برگ داره و ماهی من که اصلا نیست...
هر بار از مامان میپرسم کزت من کجاست جواب درست نمیده
یه بار میگه مریض شده بردنش پیش یه نفر که آکواریوم داره تا خوبش کنه
یه بار میگه منم مثل تو خبر ندارم!(آخه مگه میشه؟؟)
هرچی میگم خوب خودت بپرس کزتم چی شده...
اما خودشو میزنه به کوچه ی علی چپ!!
دلم براش تنگ شده ...
آخه مگه چه جوری مریض شده که سپردنش به کس دیگه!!!
اون بیچاره تو این دو سال که دست من بود تا دلتون بخواد مریض شده بود...
ولی هر بار اون قدر دعا میکردم تا خوب میشد...
یادمه یه بار که از خوب شدنش قطع امید کرده بودم و زار زار واسش گریه میکردم بابا زنگید به دوستش که ماهی فروشه و پرسید چه کار کنیم اونم راهنماییش کرد ،تا کزت من خوب شد...
آخی...
دلم تنگشه زیادی ...
خدا کنه اگه واقعا زندس خوب باشه...
من که جز این چیزی نمی خوام...
واسه کزتم دعا کنید...
ماهی کوچولوی من چون خیلی سختی کشیده اسمش شده کزت!!!